مترسک گریه نکن !
تو هم مثل من چوب سادگیت را خوردی !
به دار آویخته شدی به خاطر شکم پرستی ملخ ها !
بد دردیست چوب کار کسی را خوردن !
مترسک به چوبی تکیه کردی که چوبه ی دارت شد !
سادگی کردی !
::
دوست هم دوستای قدیم دیگر نه باز با باز است . . .
نه کبوتر با کبوتر !
این روزها زاغ هم برای مرغ عشق . . .
لاف عاشقی می زند !
هی روزگار . . .
::
ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ها ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻃﻌﻢ ﺧﯿﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﭼﺸﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ !
ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺑﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪ !
ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻋﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﻧﺪ !
پس ﮐﯿﺴﺖ ﮐﻪ این ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻨد ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﺳﺖ ؟
::
دلم اس ام اس از نوع نصفه شبی می خواد . . .
همونا که یهو از خواب بیدارت کنه تا مطمئن شی یکی تو بی خوابیش به یادته . . .
::
این روزها ، حالم همچون دایره ای می ماند ، که هیچ گوشه ای ، برایش دنج نیست . . .
::
تو مرا نا دیده بگیر . . . !
و من بدنم روز به روز کبود تر می شود . . .
از بس خودم را می زنم به نفهمی . . . !
::
::
خدایا کاسه ی صبرم کوچک نیست ، این غمها بزرگتر از دل هستند . . .
::
::
تو که نیستی !
من به عکس هایت می نگرم ف این همان تنفسِ مصنوعی است . . .
::
بی تفاوت باش . . .
به جهنم . . .
مگر دریا مُرد از بی بارانی ؟!
::
آینه ی اتاقم را با آینه ی اتاقت عوض میکنی ؟
این لعنتی که فقط من را نشان میدهد . . . !
::
::
همون ﭼﻨﺪ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻃﻮﻝ ﻣﯿﮑﺸﻪ ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﻫﺎﻣﻮ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ ﻭ بفهمم ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺘﯽ !
ﺍﻣﯿﺪﻭﺍﺭﺗﺮﯾﻦ ﺁﺩﻡ دنیام !
باور ﮐﻦ . . .
::
::
من آنقدر دیوانهام که وقتی دورم میزنی !
باز نگران تواَم ، سرت گیج نرود !
::
مرا زمانی از دست دادی که میان روزمرگی هایت گم شده بودی و تو فرصت آن را نداشتی که دلتنگم باشی !
عجب از من !
تمام دلمشغولی ام تو بودی . . .
تمامی دقایقم با تو می گذشت !
اما حتی در لابه لای دفتر خاطراتت هم نبودم !
::
هر انسانی ، یک بار برای رسیدن به یک نفر دیر می کند و پس آن برای رسیدن به کسان دیگر عجله ای نمی کند !
( یاشار کمال )
::
::
گفتی :تا انگشت های دستت را بشماری برمیگردم، کجاااااایی؟؟؟؟؟
که از مردم شهر انگشت گدایی میکنم، :’ (
::
::
گوگل غَلط های بیجا میکند !
می توانست تو را مییافت !]
::
سخت است !
“او” کردنِ “تویى” که همه زندگى “من” بود !
::
یه وقتایی تو زندگی وجود داره که ﺁﺩﻡ فقط دوست ﺩﺍﺭﻩ بدونه چرا?
ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ Valentine ﺭﻭﺯ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ !
ﻣﻦ ﻧﻪ ﻋﺸﻘﯽ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﻭ
ﻧﻪ ﺍﺣﺴﺎﺳﯽ
ﯾﮏ ﻣﺸﺖ ﻧﻘﺎﺏ
ﺭﻭﺯ ﺗﺌﺎﺗﺮ پیشاپیش ﻣﺒﺎﺭﮎ . . .
.
.
.
خدایا اونی که تو زندگیمون نیست ، تو خوابمونم نباشه خواهشا . . .
.
.
.
کرم دندانهایم را خورد . . .
از بس در قاب زندگی گفتم : سیب !
.
.
.
این خیره ماندن ها به ساعت . . .
تمرین برای روزهاییست که میدانم “نمی آیی”
.
.
.
نه کسی منتظر است . . .
نه کسی چشم به راه . . .
نه خیال گذر از کوچه ی ما دارد ماه
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه
از تو گفتن سوزش چشم می آورد
و از تو نگفتن تورم گلو
بگویم یا نگویم !
.
.
.
حال آدم خراب پرسیدن ندارد
اما . . . !
دستانش گرفتن دارد
.
.
.
فلانی ؟ میدانی ؟
میگویند رسم زندگی چنین است :
می آیند . . .
می مانند . . .
عادت می دهند . . .
و میروند . . . و تو در خود می مانی
و تو تنها می مانی . . .
راستی نگفتی ؟
رسم تو هم چینین است ؟
مثل همه فلانی ها ؟
.
.
.
درونم غوغاست ساده میشکنم بایک تلنگر کوچک . . .
اینگونه نبودم . . .
شدم . .
سه زﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﯾﺒﺎﺗﺮﯾﻨﻨﺪ :
ﻣﺎﺩﺭﻡ ، ﺍﻧﻌﮑﺎﺱ ﺗﺼﻮﯾﺮﺵ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﻪ ﻭ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺵ !
.
.
به بابام میگم پدر موجودیست که جونشو واسه بچش میده اما ماشینشو نه ؛ امیدوارم بودم تحت تاثیر قرار بگیره که گفت : آخه ماشینش جون بچشو میگیره !
.
.
حواستون به بعضی حرفها و بعضی کارا باشه چون خیلی وقتا ببخشید کار چسب زخمو نمیکنه !
.
.
یادش بخیر یه کوچه ۸متری ، ۴تا آجر ، یه توپ پلاستیکی ۲ لایه …
دلخوشیامون خیلی ساده بود !
.
.
و انسان موجودیست که زیاد موجود نیست !
تاريخ : پنجشنبه 7 اسفند 1393 | 10:35 | نویسنده : AMOO REZA |
.: Weblog Themes By Pichak :.